یکی از موضوعات مهم و قابل تأمل در حوزه ورزش کشور، نحوه توزیع و مصرف بودجهای است که هر ساله از منابع عمومی به فدراسیونهای ورزشی اختصاص مییابد؛ بودجههایی که با یک نگاه اجمالی میتوان متوجه شد به هیچ عنوان تناسبی با موفقیت های رشتههای ورزشی ندارند و حتی میتوان اینگونه ادعا کرد که هر فدراسیونی زور یا حاشیههایش بیشتر باشد، صرفنظر از اینکه نتیجه بگیرد یا خیر، میتواند بودجه بیشتری بگیرد.
برای روشنترشدن موضوع میتوان فوتبال را مثال زد؛ رشتهای که کمتر کسی میتواند آخرین افتخارآفرینی آن را برای ورزش کشور به یاد آورد؛ رشتهای که زیر سایه تأثیرات اجتماعی و دربرگیری بالایش سالهاست از بودجه منابع عمومی کشور بهرهمند است و تازه ادعای مستقل بودن هم دارد. هفته گذشته بود که مسئولان فدراسیون فوتبال به مجلس رفتند و در پایان بنا به آنچه اعضای فراکسیون ورزش مجلس اعلام کردند، بودجه این فدراسیون از ۷۰ میلیارد تومان سال گذشته به ۱۵۰ میلیارد تومان برای سال جدید افزایش پیدا کرد. حالا چرا؟ خب این سؤالی است که کسی به درستی پاسخی نمیتواند به آن بدهد.
اما ماجرا وقتی جالبتر میشود که دیروز عباس صوفی، نایب رئیس فراکسیون ورزش مجلس از طرح جدید بهارستان برای پالایش بودجه ورزش خبر داد؛ طرحی که بنا بر ادعای صوفی قرار است مطابق آن فدراسیونی که عملکرد حرفهای، شفافیت مالی و برنامه توسعه محور دارد، در اولویت حمایت قرار گیرد. از سوی دیگر، فدراسیونی که نتواند گزارش مالی شفاف ارائه دهد و اهداف کلان را دنبال نکند، نمیتواند انتظار دریافت حمایت یکسان داشته باشد.
همین جا لازم است از جناب نماینده و فراکسیون ورزش مجلس بپرسیم که فوتبال جزو کدام یک از این دو طیف قرار میگیرد؟ آنها که عملکرد حرفهای و شفافیت مالی و برنامه توسعهمحور داشتهاند یا آنهایی که... پاسخ البته برای همه روشن است، اما گویا یکی باید پیدا شود و نمایندگان محترم مجلس را در این خصوص توجیه کند، چون ظاهراً فوتبال مدنظر مجلس با فوتبالی که ما سراغ داریم، فرسنگها تفاوت دارد.
فوتبال ایران به خصوص در رده باشگاهی سالهاست با عدمشفافیت مالی و پروندهسازیهای آنچنانی برای حرفهای جلوهدادن خود حرفش را پیش برده و ثمره چنین رفتاری پروندههای کلان فساد مالی و بدهیهای هنگفت بینالمللی است که به تعبیر خود فوتبالیها حاصل ترکاندن بمبهای نقل و انتقالاتی است؛ بمبهایی که با پشتوانه همین بودجه منابع عمومی ترکانده میشوند و در نهایت هم هزینه و خسارت آن از جیب مردم پرداخته میشود.
وظیفه مجلس نظارت بر نحوه و هزینهکرد بودجه تخصیص یافته به فدراسیونهاست و طبیعی است که این توقع را داشته باشیم ثمره این نظارت جلوگیری از حیف و میل بیتالمال و پول مردم از سوی فدراسیونهایی باشد که هیچ گونه عملکرد مثبتی نداشتهاند نه تشویق آنها، آن هم به اسم دربرگیری اجتماعی و علاقهمندان زیاد.
جالب این است که خود بهارستاننشینان هم به این عدمشفافیت انتقاد دارند تا جایی که نایب رئیس اول فراکسیون ورزش مجلس شورای اسلامی با انتقاد شدید از این روند میگوید: «مجلس اجازه نخواهد داد منابع عمومی کشور قربانی سوءمدیریت و بیانضباطی مالی شود. بودجهای که هر ساله از بیتالمال به فدراسیونها اختصاص مییابد، نه سهم شخصی افراد است و نه ابزار حفظ قدرت. متأسفانه در سالهای اخیر شاهد انحرافاتی در مسیر جذب و هزینهکرد این بودجهها بودهایم که به هیچ عنوان قابل توجیه نیست.»
و ما همچنان این سؤال را داریم که چگونه و چطور با وجود چنین نگاهی هرساله میلیاردها میلیارد از بودجه منابع عمومی کشور خیلی راحت به چنین فدراسیونهایی تعلق میگیرد؟ فدراسیونهایی که به قول مجلسنشینان باید در آخر صف باشند، اما همیشه در ابتدای صف پولگرفتن هستند و پول را میگیرند و به ریش بقیه میخندند!